بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-حضرت علامه ایت الله محمد حسین طبا طبائی رحمت الله علیه- نظریات برجسته درفلسفه وبخصوص فلسفه الهی دارد- من جمله شناخت انسان از هستی بطی الدرجه است- یعنی ارام ارام وبتدریج درک میکند وبقول شاگر دایشان حضرت ایت الله هاشمی حسینی رحمت الله علیه نسبی نسبی رشد میکند در حالیکه فرشتگان انی -خلق الساعه هستنددرک میکنند- بتدریج درک نمیکنند- درک الهی با مطلق صفات انی درک میکند- حال چه اختلافی بوجود میاید؟ خداوند منان این جهان را بسیار پیچیده ساخته شداست از جامبوجت پیچیده تر است لذا وحی وقتیکه بیان میکند یک حکمت قطعی ویابیان قطعی است که به ان بیان مثبت میگوید ثبات دارد- وبعد یک بیان ونکته قطعی را به ان نکته قبلی سوار میکند چون انسان بدین نحو درک میکند یک پارچه نمیتواند همه را یک جا درک کند- اما بشریت به هستی نگاه میکند با اولین فرض وارد تعامل با هستی میشود با معلومات اندک ازهستی بهر ه میبر د چون هستی به نحوی ساخته شده است با کمترین معلومات به تسخیر انسان درمیایئد واین خود شاهکار است تسخیر دوگونه است- یکی انکه گفته شد- دیگری خود جهان وهستی درحال سازندگی وکمک به انسان است که فرشتگان راهم شامل میشود وممکن است انسان انرا درک نکند- وپس از مدتی انسان متوجه ضعف فکری خوداش میشود وبه سمت رفع نقص بر میاید وچون رفع نقص کرد میدان کاربر وسیع تر میشود وهمچنان این امر ادامه دارد- که میفرماید ازمنفی به مثبت میرود وهیچگاه بدون وحی به مثبت نمیرسد وچون عالم روح را تنها از طریق ماده وشناخت حضوری طی میکند کگاراو بسیارسخت وکم جان خواهد بود-حال زمانی که درغرب بعضی خرافات که نسبی هستند عبور کردند ان خرافات رادرقران ندیدندودراحادیث ناب رسول اکرم صلواته اللهعلیه واله والسلم ندیدنند –خوشبختانه تمام احادیث جعلی چه در اسلام وچهدرمسحیت نزدیک به خرافات جاهلی است وحرکت علمی درجهت قران واحادیث ناب حرکت میکند-در خاتمه اضافه میکنم که تجربه درانگستان اثبات کرد که جناب ابوعلی سینا برای جهان کافی است